به گزارش مشرق به نقل از جام جم آنلاين، آنها بهترين بازيکنان آکادمي‌فوتبال بارسا بودند. ليونل مسي در کنار سس فابرگاس و جرارد پيکه 3 نفر از اين جمع بودند که حالا جزو بهترين بازيکنان جهان هستند و تعجبي ندارد اگر آنها در اين آکادمي وقتي با تيمي بزرگ‌تر از سن خود بازي مي‌کردند بازي را با اختلاف بالا مي‌بردند و در تمامي تورنمنت‌هايي که شرکت مي‌کردند مقام قهرماني را به دست مي‌آوردند.
در شهر بارسلون احترام فراواني براي اين نسل مستعد قائل هستند، اما اين امکان هم وجود داشت که هر سه اين بازيکنان از دست بروند. در ديداري که اخيرا تيم‌هاي آرسنال و بارسا در چارچوب ليگ قهرمانان داشتند يکي از اين بازيکنان مقابل 2 تن از هم‌تيمي‌‌هاي سابقش بازي کرد.
کارلوس رکساچ يکي از معتبرترين افرادي است که مي‌تواند درباره اين بازيکنان و باشگاه بارسا صحبت کند. او در دوره کوتاهي در دهه 1970 مربي اين تيم هم بوده و بازيکنان بزرگي چون «يوهان کرايف» در تيم او بازي مي‌کردند. او در سالي که تيم رويايي بارسا با يوهان کرايف قهرمان مسابقات جام باشگاه‌هاي اروپا 1992 شد دستيار کرايف بود.
مهم‌ترين وظيفه
اما بيشترين تاثيرگذاري رکساچ روي بارسا مربوط به دوره 10 ساله‌اي مي‌شود که او به عنوان مدير فني باشگاه به ساخته و پرداخته کردن بازيکنان بزرگ فعلي کمک کرد و مهم‌تر از همه کسي بود که با ليونل مسي قرارداد امضا کرد. البته او زماني که سس فابرگاس بارسا را به مقصد آرسنال ترک کرد هنوز مدير فني اين باشگاه بود: «فابرگاس باشگاه را ترک کرد چون خودش مي‌خواست. قبول اين موضوع براي خيلي‌ها مشکل بود، ولي او تصميمش را گرفت و از اينجا به آرسنال رفت. اگر او در بارسا مانده بود به افتخارات زيادي مي‌رسيد، همان‌طور که پيکه دست يافت. پيکه هم به منچستريونايتد رفت ولي وقتي فهميد در آنجا نمي‌تواند خوب بازي کند برگشت و با مبلغ اندکي به ما ملحق شد. حالا بازيکنان بارسا دوست ندارند تيم را ترک کنند، اما در آن زمان زياد معمول نبود که مربيان از تيم دوم بارسا بازيکن بردارند و آنها از اين‌که در ترکيب تيم اصلي قرار نگيرند هراس داشتند. من و کرايف تلاش کرديم جوانان را به باشگاه بياوريم و به آنها شانس بازي بدهيم ولي مشکل ما هلندي‌ها (ريکارد و فن گال) بودند که بازيکنان هلندي را به بارسا آوردند و بيشتر به بازيکنان خارجي علاقه داشتند. حتي ريکارد پتانسيل مسي را در ابتداي کار تشخيص نداده بود و زماني که مسي در مقابل ميلان در ديداري دوستانه خوب کار کرد او را در کنار اتوئو و رونالدينيو قرار داد.»
جدايي فابرگاس از بارسا
سال 2003 هم که فابرگاس در آستانه رسيدن به جشن تولد 16 سالگي‌اش در آکادمي خوش مي‌درخشيد آرسنال اين امکان را به او داد که در تيم اصلي بازي کند و فرانين کاجياجو، مدير استعداديابي آرسنال در اسپانيا او را ديده بود و در عرض چند دقيقه تشخيص داده بود او چه بازيکن بزرگي است و با بيان اين مطلب به فابرگاس که شايد پيشرفت او در بارسا با موانعي روبه‌رو شود به او گفته بود با آرسن ونگر مي‌تواند در تيم اصلي بازي کند. گوارديولا بعدها گفت که نبايد فابرگاس را به خاطر اين تصميمش شماتت کرد: «تصور نمي‌کنم او اگر اينجا مي‌ماند بازيکن بهتري مي‌شد، او حالا در آرسنال بازيکن خيلي خوبي است» اما ارتباط بين گوارديولا و فابرگاس بسيار عميق است و زماني که فابرگاس هنوز در بارسا بود گوارديولا را به عنوان الگوي ورزشي‌اش انتخاب کرده بود و زماني که پدر و مادرش جدا شدند و از نظر روحي در شرايط بدي به سر مي‌برد رودولفو بورل، مربي تيم جوانان بارسا براي اين‌که روحيه بازيکنش را بهبود ببخشد پيراهن امضا شده گوارديولا را به او داد. گوارديولا روي آن نوشته بود: «روزي تو پيراهن شماره 4 بارسا رابه تن خواهي کرد.»
تابستان قبل گوارديولا تلاش کرد تا فابرگاس را با 30 ميليون پوند به بارسا برگرداند و از آن پس پيوستن به بارسا به يک رويا براي فابرگاس بدل شده و او را از نظرروحي ضعيف کرده است.
2 کارنامه متفاوت
گرچه کارنامه او با تيم ملي اسپانيا چشمگير است و در بازي‌هاي يورو 2008 و جام جهاني 2010 به قهرماني رسيده، اما در رده باشگاهي فقط توانسته جام حذفي سال 2005 را به دست آورد. در همين مدت مسي که زماني در 13 سالگي با فابرگاس دوست صميمي بود 4 عنوان لاليگا، 2 عنوان ليگ قهرمانان و جام باشگاه‌هاي جهان را از آن خود کرده است. با اين‌که گفته مي‌شود فابرگاس در تابستان به بارسا ملحق مي‌شود، اما چلسي و رئال مادريد هم سخت به دنبال او هستند و البته حضور او در بارسا هم از نگاه رکساچ بدون مشکل نيست: «برگرداندن او به خاطر هزينه‌اي که خواهد داشت مشکل خواهد بود، ضمن اين‌که بازيکنان جواني از تيم دوم بارسا مي‌آيند که خيلي خوب هستند و در اين پست عملکرد مثبتي دارند و بايد آنها را هم در نظر بگيريم. اگر کسي را در اين پست نداشتيم قضيه فرق مي‌کرد و پول مورد نظر آرسنال را براي گرفتن او پرداخت مي‌کرديم، اما افراد ديگري هم مي‌توانند دراين پست بازي کنند. ما 3 بازيکن خيلي خوب در تيم اصلي در اين پست داريم؛ ژاوي، اينيستا و سرجيوبوسکت و 3 بازيکن ديگر هم که به تناوب بازي مي‌کنند ابراهيم افلاي، خاوير ماسکرانو و سيدو کيتا هستند. بازيکنان جواني هم در تيم ذخيره حضور دارند. در روند گرفتن بازيکنان جديد بايد ديد که امکانات موجود در چه حدي است و هزينه گرفتن بازيکن جديد به چه ميزان خواهد بود.»
به خدمت گرفتن بهترين بازيکن جهان
رکساچ حداقل مي‌تواند خوشحال باشد که باعث و باني امضاي قرارداد با بهترين بازيکن حال حاضر جهان شد هر چند اين امر با مشکلات زيادي همراه بود و آرسنالي‌ها که فابرگاس را زير نظر دارند، تمايل داشتند 2 بازيکن از بارسا ببرند. آرسنال درعين حال دوست داشت مسي 15 ساله را هم به جمع بازيکنانش اضافه کند، اما در آن زمان مسي فقط گذرنامه آرژانتيني داشت و بر اساس قانون فيفا و انگلستان حضورش در ورزشگاه امارات امکان‌پذير نبود. اما مسي تقريبا از دست بارسا هم رفته بود. او در پاييز سال 2000 همراه پدرش خورخه به شهر بارسلون آمد. او از بيماري کوتاه‌قدي رنج مي‌برد و زماني که باشگاهش را در 13 سالگي در شهر بوئنوس‌آيرس ترک کرد و خواست به ريور پلاته برود اين باشگاه به اين دليل که هزينه پرداخت هورمون‌هاي لازم براي رشد قد او را نداشت از پذيرفتن او خودداري کرد. رکساچ درباره مسي و قراردادش مي‌گويد: «وظيفه من در آن زمان عمدتا در تيم اول بود و بازي مسي را نديده بودم. بعد از 2 هفته از کساني که بازي‌اش را تماشا کرده بودند پرسيدم، اما نظرات متفاوت بود و بعضي مي‌گفتند زياد دريبل مي‌زند و بعضي هم به جثه کوچکش اشاره مي‌کردند.»
قراردادي که روي دستمال امضا شد
پدر او از اين وضع خسته شده بود و مي‌خواست به آرژانتين برگردد. من از او خواستم يک روز ديگر منتظر بماند و من يک بازي تدارک ببينم و نظر نهايي‌ام را اعلام کنم. من بازي را ترتيب دادم، اما او مقابل تيمي بازي کرد که يک سال بزرگ‌تر از او بودند. وقتي بازي او را ديدم گفتم: «او نابغه است و براي من اين موضوع کاملا واضح بود. چيزي که مسي مي‌دانست در هيچ آکادمي آموزش نمي‌دهند. به نظرم اين لحظه بزرگ‌ترين موفقيت من بود. چند تن از دوستانم به من گفتند اصلا چرا بايد اين بازيکن 12 ساله را داشته باشيم چون چند سال بعد او ديگر اينجا نخواهد بود. براي من تامين نظر کادر فني خيلي مشکل بود ولي من اصرار کردم. با اين‌که همه چيز داشت خوب پيش مي‌رفت پدر مسي ديگر نمي‌توانست صبر کند و مهلت يکروزه من هم براي قرارداد رسمي تمام شد. از آن به بعد هر روز که او به باشگاه مي‌رفت تا قرارداد امضا کند به او مي‌گفتند يکي دو روز بعد مراجعه کند و به اين ترتيب او صبرش تمام شد و به من گفت: «خواهش مي‌کنم مرا مسخره نکنيد!» ما به يک رستوران رفتيم و من که نمي‌خواستم به هيچ عنوان اين بازيکن را از دست بدهم به عنوان مدير فني تيم بارسا قراردادي روي يک تکه دستمال کاغذي با پدر مسي امضا کردم. بعدها تصور کردم اين دستمال خيلي زود از بين رفته، اما متوجه شدم پدر مسي آن را در آلبوم شخصي پسرش نگاه داشته و جزو اموال باارزش خانوادگي آنهاست.
منبع: روزنامه ديلي تلگراف
مترجم: اميررضا نوري‌زاده
